معنی فارسی factabling

B1

عمل کار کردن روی حقایق، به معنای تأیید صحت اطلاعات یا ادعاها.

The act of verifying or confirming facts.

example
معنی(example):

فرآیند کار بر روی حقایق، تحقیق را قابل اعتمادتر می‌کند.

مثال:

The process of factabling makes research more reliable.

معنی(example):

کار بر روی حقایق در روزنامه‌نگاری تحقیقی ضروری است.

مثال:

Factabling is essential in investigative journalism.

معنی فارسی کلمه factabling

: معنی factabling به فارسی

عمل کار کردن روی حقایق، به معنای تأیید صحت اطلاعات یا ادعاها.