معنی فارسی factionalist
B1فکشنالیست به فردی اطلاق میشود که به تعصبات گروهی پایبند است.
A person who adheres to or advocates for a specific faction.
- NOUN
example
معنی(example):
رویکرد فکشنالیستی به سیاست میتواند پیشرفت را مختل کند.
مثال:
The factionalist approach to politics can hinder progress.
معنی(example):
به عنوان یک فکشنالیست، او منافع زیرگروه خود را بر کل سازمان ترجیح داد.
مثال:
As a factionalist, he promoted the interests of his subgroup over the whole.
معنی فارسی کلمه factionalist
:
فکشنالیست به فردی اطلاق میشود که به تعصبات گروهی پایبند است.