معنی فارسی facultize

B1

به معنای فراهم آوردن اختیاری بودن در یک زمینه مشخص.

To make something optional or open to selection.

example
معنی(example):

این برنامه هدف دارد تا فرآیند یادگیری را اختیاری کند.

مثال:

The program aims to facultize the learning process.

معنی(example):

آنها می‌خواهند برنامه درسی مدرسه را اختیاری کنند.

مثال:

They want to facultize the school's curriculum.

معنی فارسی کلمه facultize

: معنی facultize به فارسی

به معنای فراهم آوردن اختیاری بودن در یک زمینه مشخص.