معنی فارسی fadaise
B1فدایز،طورِی از مُد یا سلیقه که معمولاً به طور موقتی محبوب میشود و پس از مدتی تغییر میکند.
A temporary trend or fashion that is often considered to be lacking in value.
- NOUN
example
معنی(example):
او متوجه شد که مُد آن لحظه نسبتاً احمقانه است.
مثال:
He found that the fad of the moment was rather silly.
معنی(example):
مُد جمعآوری اسباببازیهای قدیمی دوباره رواج پیدا کرد.
مثال:
The fad of collecting vintage toys came back in style.
معنی فارسی کلمه fadaise
:
فدایز،طورِی از مُد یا سلیقه که معمولاً به طور موقتی محبوب میشود و پس از مدتی تغییر میکند.