معنی فارسی fadeouts
B1محو شدن تصویر، در فیلم و موسیقی به تدریج کاهش روشنایی یا شدت صوت به طوری که کمکم ناپدید میشود.
The gradual decrease of brightness or volume in a film or music piece.
- noun
noun
معنی(noun):
A gradual disappearance.
example
معنی(example):
فیلم چندین محو شدن تصویر قبل از نمایش نامها داشت.
مثال:
The movie had several fadeouts before the credits rolled.
معنی(example):
هنرمند از محو شدن تصویر برای ایجاد انتقالی ملایم در آهنگ استفاده کرد.
مثال:
The artist used fadeouts to create a smooth transition in the song.
معنی فارسی کلمه fadeouts
:
محو شدن تصویر، در فیلم و موسیقی به تدریج کاهش روشنایی یا شدت صوت به طوری که کمکم ناپدید میشود.