معنی فارسی faggoted
B1فگوتد به معنی چوبها یا شاخههای جمعآوری شده است که معمولاً برای روشن کردن آتش یا ساختن چیزی استفاده میشود.
A term referring to wood or branches that are bound together, often used for burning or construction.
- verb
verb
معنی(verb):
To make a fagot of; to bind together in a fagot or bundle.
example
معنی(example):
چوب برای آتش جمعآوری شد.
مثال:
The wood was faggoted for the fire.
معنی(example):
آنها از شاخههای جمعآوری شده برای پشتیبانی از سازه استفاده کردند.
مثال:
They used faggoted branches to support the structure.
معنی فارسی کلمه faggoted
:
فگوتد به معنی چوبها یا شاخههای جمعآوری شده است که معمولاً برای روشن کردن آتش یا ساختن چیزی استفاده میشود.