معنی فارسی fairling
B1فرشته منصف به موجودی اشاره دارد که نمایانگر عدالت و مهربانی است.
A being or creature that embodies qualities of fairness and kindness.
- NOUN
example
معنی(example):
فرشته منصف به خاطر رفتار ملایمش شناخته شده بود.
مثال:
The fairling was known for its gentle demeanor.
معنی(example):
در داستان، فرشته منصف به نیازمندان کمک کرد.
مثال:
In the story, the fairling helped those in need.
معنی فارسی کلمه fairling
:
فرشته منصف به موجودی اشاره دارد که نمایانگر عدالت و مهربانی است.