معنی فارسی fairm
B1فیرم به معنای کسی است که در توزیع منابع یا فرصتها انصاف را رعایت میکند.
A person who ensures equitable distribution of resources or opportunities.
- NOUN
example
معنی(example):
فیرم منابع را به طور یکسان بین روستاییان توزیع کرد.
مثال:
The fairm distributed resources evenly among the villagers.
معنی(example):
بودن یک فیرم برای حفظ هارمونی در جامعه ضروری است.
مثال:
Being a fairm is essential to maintaining harmony in the community.
معنی فارسی کلمه fairm
:
فیرم به معنای کسی است که در توزیع منابع یا فرصتها انصاف را رعایت میکند.