معنی فارسی fairy ring champignons

B1

نوعی قارچ خوراکی که معمولاً در حلقه‌های پری یافت می‌شود.

A type of edible mushroom often found in fairy rings.

example
معنی(example):

قارچ‌های حلقه پری قارچ‌های خوراکی هستند.

مثال:

Fairy ring champignons are edible mushrooms.

معنی(example):

سرآشپز در غذای خود از قارچ‌های حلقه پری استفاده کرد.

مثال:

The chef used fairy ring champignons in the dish.

معنی فارسی کلمه fairy ring champignons

: معنی fairy ring champignons به فارسی

نوعی قارچ خوراکی که معمولاً در حلقه‌های پری یافت می‌شود.