معنی فارسی fairy queens
B2ملکههای پری شخصیتهای خارق العادهای که در داستانها قدرت جادوگری دارند.
Magical rulers often depicted in stories with the ability to wield magic.
- NOUN
example
معنی(example):
ملکههای پری بر سرزمینهای جادویی خود حکمروایی میکردند.
مثال:
The fairy queens ruled over their magical lands.
معنی(example):
در داستان، ملکههای پری به روستاییان کمک کردند.
مثال:
In the story, the fairy queens helped the villagers.
معنی فارسی کلمه fairy queens
:
ملکههای پری شخصیتهای خارق العادهای که در داستانها قدرت جادوگری دارند.