معنی فارسی fairylight
A2چراغهای کوچک و زیبا که معمولاً برای تزئین درخت، جشنها و مکانهای خاص استفاده میشوند.
Small, decorative lights often used for festive decoration.
- NOUN
example
معنی(example):
تزئین چراغ پری اتاق را جادویی کرد.
مثال:
The fairylight decoration made the room magical.
معنی(example):
ما در باغ برای مهمانی چراغهای پری آویزان کردیم.
مثال:
We hung fairylights in the garden for the party.
معنی فارسی کلمه fairylight
:
چراغهای کوچک و زیبا که معمولاً برای تزئین درخت، جشنها و مکانهای خاص استفاده میشوند.