معنی فارسی falciform
B1 /ˈfæl.sɪ.fɔɹm/فالسیفورم به معنای دارای شکل یا ظاهری شبیه به هلال یا قمر، که اغلب به ساختارهای بیولوژیکی اشاره دارد.
Having a sickle shape; commonly used in botanical and biological descriptions.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Sickle-shaped.
example
معنی(example):
شکل فالسیفورم برگ به آن کمک میکند تا نور خورشید بیشتری بگیرد.
مثال:
The falciform shape of the leaf helps it catch more sunlight.
معنی(example):
بسیاری از پرندگان دارای بالهای فالسیفورم هستند که به آنها اجازه میدهد به طور مؤثری سر بخورند.
مثال:
Many birds have falciform wings that allow them to glide efficiently.
معنی فارسی کلمه falciform
:
فالسیفورم به معنای دارای شکل یا ظاهری شبیه به هلال یا قمر، که اغلب به ساختارهای بیولوژیکی اشاره دارد.