معنی فارسی fall-off-the-wagon
شروع به نوشیدن الکل، بعد از دوره ای که هیچ الکلی ننوشیده اید
to start drinking alcohol, after a period when you have drunk none
general
مثال:
When her husband died, she fell off the wagon.
معنی فارسی کلمه fall-off-the-wagon
:شروع به نوشیدن الکل، بعد از دوره ای که هیچ الکلی ننوشیده اید