معنی فارسی fall-off-the-wagon

B1

به معنای بازگشت به عادت‌های بد یا اعتیاد پس از مدت‌ها پیشرفت است.

To relapse into bad habits or addictions after a period of improvement.

example
معنی(example):

بعد از چند ماه عدم مصرف، او از ریل خارج شد و دوباره شروع به نوشیدن کرد.

مثال:

After several months of sobriety, he fell off the wagon and started drinking again.

معنی(example):

در زمان‌های استرس‌زا، خارج شدن از ریل آسان است.

مثال:

It's easy to fall off the wagon during stressful times.

معنی فارسی کلمه fall-off-the-wagon

: معنی fall-off-the-wagon به فارسی

به معنای بازگشت به عادت‌های بد یا اعتیاد پس از مدت‌ها پیشرفت است.