معنی فارسی out-of-mind
B1خارج از ذهن، به معنای غرق شدن در افکار یا احساست شدید، احساس عدم تمرکز یا ناتوانی در درک واقعیت.
To be in a state of confusion or disconnection from reality, often due to overwhelming emotions or stress.
- IDIOM
example
معنی(example):
بعد از اینکه کلیدهایم را در خانه جا گذاشتم، احساس کردم کاملاً از ذهنم رفته است.
مثال:
After forgetting my keys at home, I felt completely out of mind.
معنی(example):
او در طول امتحان آنقدر stressed بود که به نظر میرسید از ذهنش خارج شده است.
مثال:
She was so stressed during the exam that she seemed out of mind.
معنی فارسی کلمه out-of-mind
:
خارج از ذهن، به معنای غرق شدن در افکار یا احساست شدید، احساس عدم تمرکز یا ناتوانی در درک واقعیت.