معنی فارسی fallacy of composition
C2اشتباهی است که زمانی رخ می‌دهد که فرض کنیم ویژگی‌های اجزاء در کل هم صدق می‌کند.
An error in reasoning that occurs when someone assumes that what is true for the part is also true for the whole.
- noun
noun
معنی(noun):
A presumption that if something is true of part(s) of a whole, then it is true of the whole itself.
example
معنی(example):
اشتباه ترکیبی زمانی اتفاق می‌افتد که فرد فرض می‌کند آنچه برای جزء درست است، برای کل نیز درست است.
مثال:
The fallacy of composition occurs when one assumes what is true for the part is also true for the whole.
معنی(example):
این استدلال نمونه‌ای از اشتباه ترکیبی است.
مثال:
This reasoning is an example of the fallacy of composition.
معنی فارسی کلمه fallacy of composition
:
اشتباهی است که زمانی رخ می‌دهد که فرض کنیم ویژگی‌های اجزاء در کل هم صدق می‌کند.
