معنی فارسی fallalery
B1زرق و برق، تزیینات اضافی که به غالباً سطحی و کمفایده به نظر میرسند.
Excessive ornamentation or superficial decoration.
- noun
noun
معنی(noun):
Costume jewelry; trinkets; fake jewelry as opposed to "real" (fine) jewelry.
example
معنی(example):
او در مهمانی لباسی پر از زرق و برق پوشید.
مثال:
She wore a dress full of fallalery to the party.
معنی(example):
سخنرانی او پر از زرق و برقهای غیرضروری بود که از نکات اصلی منحرف میشد.
مثال:
His speech was filled with unnecessary fallalery that distracted from the main points.
معنی فارسی کلمه fallalery
:
زرق و برق، تزیینات اضافی که به غالباً سطحی و کمفایده به نظر میرسند.