معنی فارسی fallotomy

B1

فالوتمی به عمل جراحی اشاره دارد که در آن برش‌هایی در ناحیه فالوپ ایجاد می‌شود.

A surgical incision in the region of the fallopian tubes.

example
معنی(example):

فالوتمی ممکن است در موارد خاص پزشکی انجام شود.

مثال:

Fallotomy might be performed in specific medical cases.

معنی(example):

تیم درباره پیامدهای فالوتمی بحث کرد.

مثال:

The team discussed the implications of a fallotomy.

معنی فارسی کلمه fallotomy

: معنی fallotomy به فارسی

فالوتمی به عمل جراحی اشاره دارد که در آن برش‌هایی در ناحیه فالوپ ایجاد می‌شود.