معنی فارسی fallowist

B1

فلاویست، شخصی که به استراحت دادن به زمین و کشاورزی پایدار اعتقاد دارد.

A person who advocates for leaving land unplanted to restore its fertility.

example
معنی(example):

یک فلاویست به اهمیت استراحت زمین ایمان دارد.

مثال:

A fallowist believes in the importance of letting land rest.

معنی(example):

فلاویست به ترویج شیوه‌های کشاورزی پایدار پرداخت.

مثال:

The fallowist advocated for sustainable farming practices.

معنی فارسی کلمه fallowist

:

فلاویست، شخصی که به استراحت دادن به زمین و کشاورزی پایدار اعتقاد دارد.