معنی فارسی famble
B1گپ زدن یا صحبت کردن به طور غیررسمی و معمولاً از روی بیهدف.
To talk or converse in a casual or aimless way.
- VERB
example
معنی(example):
آنها درباره برنامههای خود برای آخر هفته شروع به گپ زدن کردند.
مثال:
They started to famble about their plans for the weekend.
معنی(example):
معمول است که وقتی میخواهید یک رویداد بزرگ را سازماندهی کنید گپ بزنید.
مثال:
It's common to famble when trying to organize a big event.
معنی فارسی کلمه famble
:
گپ زدن یا صحبت کردن به طور غیررسمی و معمولاً از روی بیهدف.