معنی فارسی fameful

B1

مشهور و شناخته‌شده به دلیل موفقیت یا ویژگی‌های خاص.

Famous or well-known, typically due to success or notable characteristics.

example
معنی(example):

خواننده معروف بسیاری از جوایز را برای استعدادهای خود برد.

مثال:

The fameful singer won many awards for their talents.

معنی(example):

او پس از اولین موفقیت بزرگش معروف شد.

مثال:

He became fameful after his first big hit.

معنی فارسی کلمه fameful

: معنی fameful به فارسی

مشهور و شناخته‌شده به دلیل موفقیت یا ویژگی‌های خاص.