معنی فارسی familiarized
B1آشنا کرده، فرآیند یا وضعیتی که فرد به یادگیری و درک چیزی میپردازد.
To have made someone aware of or familiar with something.
- verb
verb
معنی(verb):
To make or become familiar with something or someone.
example
معنی(example):
او قبل از جلسه با پروژه آشنا شد.
مثال:
He familiarized himself with the project before the meeting.
معنی(example):
آنها دانشآموزان را با قالب آزمون آشنا کردند.
مثال:
They familiarized the students with the exam format.
معنی فارسی کلمه familiarized
:
آشنا کرده، فرآیند یا وضعیتی که فرد به یادگیری و درک چیزی میپردازد.