معنی فارسی famular

B1

نحوه آشنایی که موجب نزدیکی یا راحتی می‌شود.

Characterized by familiarity or closeness.

example
معنی(example):

سبک آشنا او درس‌ها را لذت‌بخش کرد.

مثال:

His famular style made the lessons enjoyable.

معنی(example):

او روش آشنایی برای تدریس دارد که با دانش‌آموزان ارتباط برقرار می‌کند.

مثال:

She has a famular way of teaching that resonates with students.

معنی فارسی کلمه famular

: معنی famular به فارسی

نحوه آشنایی که موجب نزدیکی یا راحتی می‌شود.