معنی فارسی famulary
B1زبان یا واژگانی که آشنا و شناس است.
Related to familiarity or known terms.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اصطلاحات آشنا در تمام طول دوره مورد بحث قرار گرفت.
مثال:
The famulary terms were discussed throughout the course.
معنی(example):
استفاده از زبان آشنا میتواند فاصلههای درک را کاهش دهد.
مثال:
Using famulary language can bridge gaps in understanding.
معنی فارسی کلمه famulary
:
زبان یا واژگانی که آشنا و شناس است.