معنی فارسی fanbase
B1مجموعهای از طرفداران یک هنرمند، گروه موسیقی، یا شخصی که به شدت به آنها علاقهمند هستند.
A group of enthusiastic or devoted admirers or supporters of a person, group, or idea.
- noun
noun
معنی(noun):
The fans of a thing or person taken as a group.
مثال:
Building a fan base is crucial to career development of a pop musician.
example
معنی(example):
پایه طرفداران این گروه بعد از انتشار آخرین آلبومشان به شدت افزایش یافت.
مثال:
The band's fanbase grew tremendously after their latest album release.
معنی(example):
بسیاری از سلبریتیها پایه طرفداران وفاداری دارند که از آنها حمایت میکنند.
مثال:
Many celebrities have a loyal fanbase that supports them.
معنی فارسی کلمه fanbase
:
مجموعهای از طرفداران یک هنرمند، گروه موسیقی، یا شخصی که به شدت به آنها علاقهمند هستند.