معنی فارسی fancical
B2خیالپردازانه و غیرواقعی، معمولاً به صورت سرگرمکننده.
Characterized by fanciful or imaginative ideas; whimsical.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت خیالپردازانه داستان او باعث شد همه بخندند.
مثال:
The fancical nature of his story made everyone laugh.
معنی(example):
طراحیهای خیالپردازانه او توجه زیادی را جلب کرد.
مثال:
Her fancical designs attracted a lot of attention.
معنی فارسی کلمه fancical
:
خیالپردازانه و غیرواقعی، معمولاً به صورت سرگرمکننده.