معنی فارسی fancifulness
B1کیفیت یا حالت خیالی بودن، ابراز تفکر خلاق و غیرواقعی.
The quality of being fanciful, imaginative, or lacking in reality.
- NOUN
example
معنی(example):
خیالی بودن داستانهای او تماشاگران را شیفته کرد.
مثال:
The fancifulness of her stories captivated the audience.
معنی(example):
خیالی بودن او باعث میشد هر ماجرایی جادویی به نظر برسد.
مثال:
His fancifulness made every adventure sound magical.
معنی فارسی کلمه fancifulness
:
کیفیت یا حالت خیالی بودن، ابراز تفکر خلاق و غیرواقعی.