معنی فارسی fangotherapy

B1

نوعی درمان غیرمتعارف که در آن از فنگ‌ها به‌عنوان بخشی از روش درمانی استفاده می‌شود.

An unconventional treatment involving the use of fangs.

example
معنی(example):

فنگوتراپی درمانی است که از فنگ‌ها استفاده می‌کند.

مثال:

Fangotherapy is a treatment using fangs.

معنی(example):

او به یک کلینیک رفت که فنگوتراپی ارائه می‌دهد.

مثال:

He visited a clinic that offers fangotherapy.

معنی فارسی کلمه fangotherapy

:

نوعی درمان غیرمتعارف که در آن از فنگ‌ها به‌عنوان بخشی از روش درمانی استفاده می‌شود.