معنی فارسی fankling
B1فندق زدن به معنای حرکت کردن با احتیاط در ناحیه قوزک پا است.
To move cautiously or carefully, particularly concerning the ankles.
- verb
verb
معنی(verb):
To tangle or entangle.
example
معنی(example):
فندق زدن در سطوح ناهموار میتواند منجر به آسیبدیدگی قوزک پا شود.
مثال:
Fankling around on uneven surfaces can cause ankle injuries.
معنی(example):
او تلاش کرد تا پای خود را فندق زند تا از سر خوردن جلوگیری کند.
مثال:
He tried fankling his feet to avoid slipping.
معنی فارسی کلمه fankling
:
فندق زدن به معنای حرکت کردن با احتیاط در ناحیه قوزک پا است.