معنی فارسی far-seeing

B2

کسی که دارای بینش و پیش‌بینی برای آینده است.

Having foresight or the ability to anticipate future needs or trends.

example
معنی(example):

بینش دورنگر او به رشد شرکت کمک کرد.

مثال:

Her far-seeing vision helped the company grow.

معنی(example):

رهبر دورنگر تصمیماتی برای آینده گرفت.

مثال:

The far-seeing leader made decisions for the future.

معنی فارسی کلمه far-seeing

: معنی far-seeing به فارسی

کسی که دارای بینش و پیش‌بینی برای آینده است.