معنی فارسی farcinoma
C1فارسینوم، نوعی تومور سرطانی است که میتواند به بافتهای مختلف آسیب برساند.
A type of cancerous tumor that can damage various tissues.
- NOUN
example
معنی(example):
پس از چندین آزمایش، بیمار به فارسینوم تشخیص داده شد.
مثال:
The patient was diagnosed with farcinoma after several tests.
معنی(example):
فارسینوم میتواند بر ارگانهای مختلف بدن تأثیر بگذارد.
مثال:
Farcinoma can affect various organs in the body.
معنی فارسی کلمه farcinoma
:فارسینوم، نوعی تومور سرطانی است که میتواند به بافتهای مختلف آسیب برساند.