معنی فارسی farrage
B1فراژ به مفهوم واژهای است که در زمینههای خاصی استفاده میشود و به معنای ناهنجاری یا مشکل به کار میرود.
Farrage refers to a defect or irregularity in a signal or system.
- NOUN
example
معنی(example):
فراژ سیگنال نشاندهنده یک مشکل است.
مثال:
The farrage of the signal indicates a problem.
معنی(example):
او در سیستم ارتباطی یک فراژ را متوجه شد.
مثال:
She noticed a farrage in the communication system.
معنی فارسی کلمه farrage
:فراژ به مفهوم واژهای است که در زمینههای خاصی استفاده میشود و به معنای ناهنجاری یا مشکل به کار میرود.