معنی فارسی farstepped

B1

شیوه‌ای برای توصیف برنامه یا پاسخی که در آن به مباحث گسترده و جزئیات متنوع پرداخته می‌شود.

Descriptive of an approach or response that is extensive and detailed.

example
معنی(example):

او پاسخی با گام‌های دور ارائه داد که شامل جزئیات زیادی بود.

مثال:

She gave a farstepped response that covered many details.

معنی(example):

برنامه با گام‌های دور شامل مراحل مختلفی از توسعه بود.

مثال:

The farstepped plan included various stages of development.

معنی فارسی کلمه farstepped

:

شیوه‌ای برای توصیف برنامه یا پاسخی که در آن به مباحث گسترده و جزئیات متنوع پرداخته می‌شود.