معنی فارسی farthermore

B1

عبارتی که برای ارائه اطلاعات اضافی یا قوت استدلال‌ها استفاده می‌شود.

A transitional phrase used to introduce additional information or strengthen arguments.

example
معنی(example):

علاوه بر این، ما باید تأثیر بر محیط زیست را در نظر بگیریم.

مثال:

Farthermore, we should consider the impact on the environment.

معنی(example):

او استدلال کرد: "علاوه بر این، این راه‌حل مقرون به صرفه است."

مثال:

She argued, "Farthermore, this solution is cost-effective."

معنی فارسی کلمه farthermore

: معنی farthermore به فارسی

عبارتی که برای ارائه اطلاعات اضافی یا قوت استدلال‌ها استفاده می‌شود.