معنی فارسی farthingless
B1فارتینلس به معنای عدم داشتن پول یا هیچ مقدار پولی است.
Without a farthing; having no money.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فقدان فارتین به این معنا بود که او هیچ پولی نداشت.
مثال:
Being farthingless meant he had no money at all.
معنی(example):
او بعد از پرداخت تمام صورتحسابها احساس فارتینلس کرد.
مثال:
She felt farthingless after paying all her bills.
معنی فارسی کلمه farthingless
:فارتینلس به معنای عدم داشتن پول یا هیچ مقدار پولی است.