معنی فارسی fasc
B2فاس، نمادی باستانی که شامل دستهای از چوبها و یک تیغه است.
A bundle of rods with a protruding axe blade, used as a symbol of authority.
- NOUN
example
معنی(example):
نماد فاس در روم باستان به طور مکرر استفاده میشد.
مثال:
The fasc symbol was often used in ancient Rome.
معنی(example):
آنها در حفاری باستانشناسی خود یک فاس پیدا کردند.
مثال:
They found a fasc during their archaeological dig.
معنی فارسی کلمه fasc
:فاس، نمادی باستانی که شامل دستهای از چوبها و یک تیغه است.