معنی فارسی fascioloid

B1

فاسیولید، به ساختارهایی گفته می‌شود که به فاسیولا شباهت دارند و در مطالعات بیولوژیکی مورد توجه قرار می‌گیرند.

Describes a resemblance to the genus Fasciola, often in biological or taxonomic contexts.

example
معنی(example):

اصطلاح فاسیولید به شباهتی به فاسیولا اشاره دارد.

مثال:

The term fascioloid describes a resemblance to Fasciola.

معنی(example):

در زیست‌شناسی، ساختارهای فاسیولید معمولاً برای ویژگی‌های تکاملی آن‌ها مطالعه می‌شوند.

مثال:

In biology, fascioloid structures are often studied for their evolutionary traits.

معنی فارسی کلمه fascioloid

: معنی fascioloid به فارسی

فاسیولید، به ساختارهایی گفته می‌شود که به فاسیولا شباهت دارند و در مطالعات بیولوژیکی مورد توجه قرار می‌گیرند.