معنی فارسی fassalite

B1

فاسالیت، ماده معدنی مرتبط با شرایط دمایی بالا و به‌طور خاص در مناطق آتشفشانی یافت می‌شود.

A mineral typically associated with high-temperature geological environments, often found in volcanic regions.

example
معنی(example):

فاسالیت معمولاً با محیط‌های دما بالا مرتبط است.

مثال:

Fassalite is often associated with high-temperature environments.

معنی(example):

معدن فاسالیت در یک دهانه آتشفشانی کشف شد.

مثال:

The fassalite mineral was discovered in a volcanic crater.

معنی فارسی کلمه fassalite

:

فاسالیت، ماده معدنی مرتبط با شرایط دمایی بالا و به‌طور خاص در مناطق آتشفشانی یافت می‌شود.