معنی فارسی fatling

B1 /ˈfatlɪŋ/

چاق‌فرزند، به حیوانات جوان اطلاق می‌شود که معمولاً برای مصرف غذایی پرورش داده می‌شوند.

A young animal, especially a young sheep or calf, raised for food.

noun
معنی(noun):

A young animal (especially a calf or lamb) which has been fattened for slaughter.

example
معنی(example):

یک چاق‌فرزند، حیوان جوانی است که به ویژه برای غذا پرورش داده شده است.

مثال:

A fatling is a young animal, especially one raised for food.

معنی(example):

کشاورزان اغلب بهترین چاق‌فرزندان را برای بازار انتخاب می‌کنند.

مثال:

Farmers often choose the best fatlings for market.

معنی فارسی کلمه fatling

: معنی fatling به فارسی

چاق‌فرزند، به حیوانات جوان اطلاق می‌شود که معمولاً برای مصرف غذایی پرورش داده می‌شوند.