معنی فارسی fattenable

B1

چاق‌بردار، به حیواناتی اطلاق می‌شود که به آسانی با تغذیه مناسب می‌توان آنها را چاق کرد.

Referring to animals that can become fat easily with the right kind of feed.

example
معنی(example):

دام‌های موجود در مزرعه با تغذیه مناسب به راحتی چاق می‌شوند.

مثال:

The livestock on the farm are easily fattenable with proper feed.

معنی(example):

آنها از مقادیر خاصی برای گاوهای چاق‌برگ خود استفاده می‌کنند.

مثال:

They use special rations for their fattenable cattle.

معنی فارسی کلمه fattenable

:

چاق‌بردار، به حیواناتی اطلاق می‌شود که به آسانی با تغذیه مناسب می‌توان آنها را چاق کرد.