معنی فارسی fatwood
B2چوبی که از درختان کاج ناشی میشود و دارای مقادیر زیادی صمغ و مواد قابل اشتعال است.
Wood containing highly combustible resin, often used as kindling.
- NOUN
example
معنی(example):
چوب چرب بسیار قابل اشتعال است و برای روشن کردن آتش عالی است.
مثال:
Fatwood is highly flammable and great for starting fires.
معنی(example):
آنها از چوب چرب برای روشن کردن سریع آتش اردو استفاده کردند.
مثال:
They used fatwood to get the campfire going quickly.
معنی فارسی کلمه fatwood
:چوبی که از درختان کاج ناشی میشود و دارای مقادیر زیادی صمغ و مواد قابل اشتعال است.