معنی فارسی faucal
B2منطقهٔ فاوکال به ناحیهای در دهان اشاره دارد که در تولید بعضی صداها و گفتار نقش دارد.
Relating to the throat or pharyx, especially in the context of speech production.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
منطقهٔ فاوکال دهان برای گفتار مهم است.
مثال:
The faucal region of the mouth is important for speech.
معنی(example):
او ابعاد فاوکال زبانهای مختلف را مطالعه کرد.
مثال:
She studied the faucal dimensions of various languages.
معنی فارسی کلمه faucal
:منطقهٔ فاوکال به ناحیهای در دهان اشاره دارد که در تولید بعضی صداها و گفتار نقش دارد.