معنی فارسی faultfinder

B1

عیب‌جو، کسی که به دنبال نقص‌ها و اشتباهات افراد یا چیزها می‌گردد.

A person who habitually finds fault with others.

example
معنی(example):

او یک عیب‌جو است که همیشه به دنبال اشتباهات می‌گردد.

مثال:

She is a faultfinder who always looks for mistakes.

معنی(example):

عیب‌جویی می‌تواند به روابط آسیب بزند.

مثال:

Being a faultfinder can hurt relationships.

معنی فارسی کلمه faultfinder

:

عیب‌جو، کسی که به دنبال نقص‌ها و اشتباهات افراد یا چیزها می‌گردد.