معنی فارسی fautor

B1

حامی یا طرفدار، فردی که از یک ایده یا سیاست پشتیبانی می‌کند.

A supporter or advocate of an idea or policy.

example
معنی(example):

او از حامیان سیاست جدید است.

مثال:

He is a fautor of the new policy.

معنی(example):

به عنوان یک حامی، او تغییرات مثبت را ترویج می‌کند.

مثال:

As a fautor, she promotes positive changes.

معنی فارسی کلمه fautor

:

حامی یا طرفدار، فردی که از یک ایده یا سیاست پشتیبانی می‌کند.