معنی فارسی favorability
B1مطلوبیت، درجهای از پذیرش یا حمایت نسبت به یک پیشنهاد یا ایده.
The degree of acceptance or support for a proposal or idea.
- NOUN
example
معنی(example):
مطلوبیت پیشنهاد همه را هیجانزده کرد.
مثال:
The favorability of the proposal made everyone excited.
معنی(example):
نتایج نظرسنجی نشان داد که برای سیاست جدید مطلوبیت بالایی وجود دارد.
مثال:
Survey results showed a high favorability for the new policy.
معنی فارسی کلمه favorability
:مطلوبیت، درجهای از پذیرش یا حمایت نسبت به یک پیشنهاد یا ایده.