معنی فارسی favorited
B1زمان گذشته فعل مورد علاقه قرار دادن، نشاندهنده این است که چیزی قبلاً به عنوان مورد علاقه ذخیره شده است.
Past tense of favoriting, indicating that something has been saved as a favorite.
- verb
verb
معنی(verb):
To favour.
معنی(verb):
To bookmark.
معنی(verb):
To add to one's list of favourite items on a website that allows users to compile such lists.
example
معنی(example):
او بسیاری از آهنگها را در این پلتفرم مورد علاقه قرار داده است.
مثال:
He has favorited many songs on the platform.
معنی(example):
همه اقلام مورد علاقه در یک لیست ویژه ذخیره شدهاند.
مثال:
All the favorited items are saved in a special list.
معنی فارسی کلمه favorited
:
زمان گذشته فعل مورد علاقه قرار دادن، نشاندهنده این است که چیزی قبلاً به عنوان مورد علاقه ذخیره شده است.