معنی فارسی favoritism
B2جانبداری از یک شخص یا گروه خاص به دلیل علاقه شخصی به آنها، به طور کلی ناعادلانه محسوب میشود.
The practice of giving preferential treatment to one person or group at the expense of others.
- noun
noun
معنی(noun):
The unfair favouring of one person or group at the expense of another.
example
معنی(example):
نسبت به افراد خاص میتواند منجر به رفتار ناعادلانه شود.
مثال:
Favoritism can lead to unfair treatment.
معنی(example):
آنها مدیر را به جانبداری متهم کردند.
مثال:
They accused the manager of favoritism.
معنی فارسی کلمه favoritism
:
جانبداری از یک شخص یا گروه خاص به دلیل علاقه شخصی به آنها، به طور کلی ناعادلانه محسوب میشود.