معنی فارسی favourless

B1

عدم حمایت یا بی‌حمایتی.

Without support or assistance.

example
معنی(example):

او پس از اینکه هیچ حمایتی دریافت نکرد، احساس بی‌حامی کرد.

مثال:

He felt favourless after not receiving any support.

معنی(example):

یک محیط بی‌حامی می‌تواند موفقیت را دشوار کند.

مثال:

A favourless environment can make it hard to succeed.

معنی فارسی کلمه favourless

:

عدم حمایت یا بی‌حمایتی.