معنی فارسی feak

B1

feak، به معنای نقطه اوج یا بخش مهم یک بحث یا موضوع.

The peak or most significant point in a discussion or narrative.

example
معنی(example):

بخش اصلی بحث چند نکته مهم را مطرح کرد.

مثال:

The feak of the debate brought up several important points.

معنی(example):

او به خاطر تخصصش در بحث‌ها شناخته شده بود.

مثال:

He was known for his feak in discussions.

معنی فارسی کلمه feak

:

feak، به معنای نقطه اوج یا بخش مهم یک بحث یا موضوع.