معنی فارسی fearfuller

B1

کسی که حتی بیشتر از حد طبیعی احساس ترس می‌کند.

More fearful; experiencing greater levels of fear.

example
معنی(example):

هنگامی که صدای بلندی در شب شنید، احساس ترس بیشتری کرد.

مثال:

She felt fearfuller when she heard loud noises at night.

معنی(example):

هرچه بیشتر ترسیده می‌شد، بیشتر خود را مجزا می‌کرد.

مثال:

The fearfuller he became, the more he isolated himself.

معنی فارسی کلمه fearfuller

:

کسی که حتی بیشتر از حد طبیعی احساس ترس می‌کند.