معنی فارسی featherbird
B1پرندهای که دارای پرهای نرم و لطیف است.
A bird characterized by its soft and delicate feathers.
- NOUN
example
معنی(example):
پرندهی پر با سرعت از درختی به درخت دیگر در جنگل پرواز میکند.
مثال:
The featherbird flits from tree to tree in the forest.
معنی(example):
بسیاری از پرندههای پر در طول زمستان مهاجرت میکنند.
مثال:
Many featherbirds migrate during the winter.
معنی فارسی کلمه featherbird
:پرندهای که دارای پرهای نرم و لطیف است.